دخترمهتاب

پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات
  • ۶ دی ۹۶، ۲۳:۱۱ - محسن رحمانی
    :)
  • ۳۰ شهریور ۹۶، ۰۳:۱۹ - ramin pazoki
    لایک
  • ۷ شهریور ۹۶، ۱۳:۱۷ - محمد محمدیان
    سلااام
پیوندها

۲۰ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

می توان عاشق بود
به همین آسانی...
من خودم
چندسالی ست که عاشق هستم
عاشق برگ درخت
عاشق بوی طربناک چمن
عاشق رقص شقایق درباد
عاشق گندم شاد!
آری
میتوان عاشق بود
مردم شهر ولی می گویند
عشق یعنی رخ زیبای نگار!
عشق یعنی خلوتی با یک یار!
یا به قول خواجه،
عشق یعنی لحظه ی بوس و کنار!
من نمی دانم چیست
اینکه این مردم می گویند...
من نه یاری نه نگاری نه کناری دارم...
عشق را اما من،
با تمام دل خودم می فهمم !
.
عــــــشق یعنی رنگ زیبــای توووووووو ♥

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۴ ، ۲۱:۲۵
دخترمهتاب ...


یادته روز اول بهت گفتم: میخوام با یه دروغ بزرگ حرفامو شروع کنم؟؟؟؟

تو اخم کردی؛

گفتم:

دوســـــــتت ندارم؛

بعد هر دوتامون زدیم زیر خنده...

اما روز اخری گفتی که میخوای با یه دروغ بزرگ خداحافظی کنی....

و بعد فریاد زدی...

دوســـــــــتت دارم...

هر دومون بغض کردیم...

و تو رفتی....

برای همیــــــــــــشه...

امروز ک شنیدم بهش میزنگی....

اس میدی ....خانم صداش میکنی ....

داااااااااااغووووون شدم....

داغون یعنی  داغ اون

ولی اوووووووون الان داغه بااووووووون


۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۴ ، ۲۱:۱۵
دخترمهتاب ...

عکس العمل پسرا در کشورهای مختلف بعداز مکالمه بانامزدشون.....

امریکایی=گوشی رو میگیره روقلبش

ایتالیایی=گوشی رو بوس میکنه میره توحس

فرانسوی=گوشیروفشارمیده روقلبش

ایرانی=#11*14*یا#1*141*

هرکی انکار کنه خودم خفش میکنم....


۱۸ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۴ ، ۱۵:۲۹
دخترمهتاب ...

 "توصیه می کنم بخونید به یه بار خوندنش می ارزه و در آخر نظر یادتون نره"

زیبا سلام

             زیبای من سلام

همه چیز از یک نگاه شروع شد، و من هنوز از دوران کودکی و پاکی و بازی دور نشده بودم که آن نگاه مرا گرفت و از آن دوران پرجنب و جوش به دوران جدیدی وارد کرد و انگار جوش وخروش دیگری در دلم برپا کرد و همه دنیایم را عوض کرد و وجودم را متحول.

آن قلبی که آرام و با ریتمی خاص در درونم می تپید جور دیگری انگار داشت می نواخت و در دلم انگار می کوبید و گویی می خواست بیرون بزند و بگوید چه می گویی با من!

همه می گفتن تو اشتباه می کنی طرز نگاه او چنین است

ولی اینطور نبود دلم به من می گفت اینطور نیست. آن نگاه ها زبان داشت مرا دعوت کرد به شهر دلش، آن نگاه ها جانم را، دلم را، تپش قلبم را تسخیر کرده بود. راستی چرا کسی باور نمی کرد، مگر می شود کسی در مسیر زندگی به چنین حسی، به چنین نگاهی، به چنین عشقی دچار نشود، تنها آن دوست با معرفت و طیبم که آشنا بود با عشق مرا درک کرد و مرهم دل دچار من بود.

نام این حس پاک و احساس عمیق را چه می شد گذاشت عشق و یا علاقه شدید قلبی، نمی دانم...

از آن روزهای پر استرس و زیبا و رویایی مدتیست می گذرد، اگر چه هرگز زبانم این دلم را برایت رسوا نکرد ولی نگاه و رفتارم خیلی زود خبرچینی کرد و میدانم تواز تپش قلب من بی خبر نماندی و این از نگاه ها و رفتارهای بعد تو آشکار بود.

ولی چه بدانم که تو شاید قلبت برای کس دیگری می تپید و خیلی ها می گفتند که قلبت همچون قطاریست و گاه و بی گاه مسافرانی مدید، که چون من هایی را به مقصد نمی رساند هیچ از مقصد دور هم می کرد.

ولی من هرگز باور نکردم و نخواهم کرد اگرچه با چشم دیده باشم که تو با مسافری همراه شده ای غیر از من...

زیبا شمس من سلام ، از وقتی که از مشرق چشمانم طلوع کردی در آسمان دلم حرکت کردی دیگر گمان ندارم غروبت را در آستان غربت چشمانم.

زیبا کمی حوصله کن...اینجا قلبی است که هنوز ورودیش به سوی تو بازست و شاید هرگز به این سمت نیایی ولی این دل از خاطر آن نگاه ها تهی نخواهد شد.

زیبا بایست...اولین ها هرگز از یاد و خاطر دلی پاک نخواهد رفت.

زیبا بخند...اگرچه قلبم بارها چشمانم را از نبودنت کنارم، رفتنت از نگاهم به باران نشانده است.

زیبا بمان...اما با یک مسافر همسفر باش و دچار مسافران زیادی مشو حتی اگر آن یک مسافر من نباشم.

زیبا هنوز نگاهم برایت یواشکی دست تکان می دهد ولی دریغ که آن نگاه ها را دیگر درتو نمی ببیند.

 زیبا اگرچه قلبم را بدون اینکه بدانی شکسته ای ولی از آن زیبا آفرین برایت چتری از خودش را درخواست می کنم که در سایه آن، باد و باران غم ها و مشکلات خیست نکند و همیشه در امان باشی و بمانی تنها برای یک نفر.

زیبا برو، اگرچه هنوز قلبم با دیدنت بی قراری می کند ولی

نگران نباش زیبااااااا.....

من خدایی دارم که در این نزدیکی است


                                                                  

   

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آذر ۹۴ ، ۲۱:۴۶
دخترمهتاب ...

آموخته ام بهترین کلاس درس دنیا کلاسی است که زیر پای پیر ترین فرد دنیاست .
آ‌موخته ام وقتی که عاشقید عشق شما در ظاهر نیز نمایان می شود .
آموخته ام تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید : تو مرا شاد کردی !
آموخته ام داشتن کودکی که در آغوش شما به خواب رفته زیباترین حسی است که در دنیا وجود دارد .
آموخته ام که مهربان بودن بسیار مهم تر از درست بودن است .
آموخته‌ ام که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی ( نه ) گفت .
آموخته ام که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم .
آموخته ام که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد ،‌ همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم .
آموخته ام که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد فقط دستی است برای گرفتن دست او ، و قلبی است برای فهمیدن وی .
آموخته ام که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی ، شگفت انگیز ترین چیز در بزرگسالی است .
آموخته ام که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند .
آموخته ام که پول شخصیت نمی خرد .
آموخته ام که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند .
آموخته ام که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیاندیشم می‌توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم .
آموخته ام که چشم پوشی از حقایق آنها را تغییر نمی دهد .
آموخته ام که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان .
آموخته ام که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی از سوی ما را دارد .
آموخته ام که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم .
آموخته ام که زندگی دشوار است اما من از او سخت ترم .

۱۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۴ ، ۱۸:۴۷
دخترمهتاب ...


آقا اجازه ! دلزده ام از این شهر

بی تو دلم گرفته ازاین ازدحام شهر

آقا اجازه! دست خودم نیست خسته ام

در درس عشق من صفِ آخرنشسته ام

در این کلاس ، عاطفه معنا نمیدهد

اینجا کسی برای تو برپا نمیدهد

آقا اجازه ! بغض گرفتـه گلویمان
آنقدر رد شدیم که رفت آبرویمان

پس کی میایی؟؟؟!!!!!!!!!!!!!


۱۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۱ ۱۳ آذر ۹۴ ، ۱۹:۳۸
دخترمهتاب ...

شنیدیم٬ میگن:

وقتی یه دختر بخاطر یه پسر اشک میریزه ،
یعنی واقعن دوسش داره...


اما ....وقتی یه پسر بخاطر یه دختر اشک بریزه ،

یعنی دیگه هیچوقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه ...


۱۶ نظر موافقین ۹ مخالفین ۱ ۱۲ آذر ۹۴ ، ۱۷:۰۰
دخترمهتاب ...


.عشق می کارد و کینه درو می کند

.دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر

.می تواند تنها یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسرهستی

.در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو...

.او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی

.او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی

.او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد

.او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی

.او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ........


۹ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۴ ، ۱۶:۴۹
دخترمهتاب ...

دوره آخر الزمان است، بانو

به خودت افتخار کن،

تو خاصی...

بگذار تمام دنیا بد وبیراهه بگویند!

به خودت...

به چادرت...

به سیاه بودنش...

گذشت آن زمان که نفت را طلای سیاه میگفتند.

این روزها طلا تویی

سیاه هم چادرت...

طعنه ها دلسردت نکند.

باافتخار قدم بزن بانو!~~~

چه کسی میداند

پشت آن پوشش سخت؛

پشت آن اخم عمیق؛

چه گلی پنهان است؟

چه کسی میداند

جنس مغروری تو؛

گُهر عفت تو؛

چقدر نایاب است؟

چه کسی میداند

راز خندیدن آرام تورا؟

حکمت پوشیدن آن ساق تورا؟

باتو هستم بانو..... 

و خــــ♥ـــدا خواست تو "ریحان" باشی؛

و تو "ریحانگیت" را مفروشش ارزان 

قیمتت ارزان نیست..... 


مواظب چادر مادر باش......

۴ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۴ ، ۱۱:۵۴
دخترمهتاب ...

janfaza88.blogfa.com    گل سرخ

زنـــــــــدگی بایــــــد کـــــــــرد !

 

          گــــــاه با یـــک گل ســــــــــــرخ

 

                    گاه با یــــــک دل تنــــــــــــگ ،

 

                             گـــاه باید رویید در پس این باران،

 

                                        گاه باید خندید بر غمی بی پایان .

۶ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۴ ، ۱۱:۳۵
دخترمهتاب ...