نه سفیدی بیانگر زیبایی است.
نه سیاهی نشانه زشتی..
..کفن سفید اما ترساننده است
و کعبه سیاه اما دوست داشنتی است..
انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش....
قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات را به پیش الله گلایه کنی..
... نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش
انسان بزرگ نمیشود ، جز به وسیله ی فکرش
شریف نمیشود ، جز به واسطه ی رفتارش
، و قابل احترام نمیگردد ، جز به سبب اعمال نیکش......
...تقدیم به کسانی که شایسته ی احترامند...
وقتی یه زن باهات بحث میکنه،
غر میزنه، قهر میکنه، دلش میگیره،
از دستت گریه میکنه، میگه...میگه...میگه و اشکش سرازیر میشه و ،
مجبورت میکنه حرفشو گوش بدی، خوشحال باش!
براش مهمی که اینجوریه!
اگه همش صدات میکنه، اگه دوسش داری، ذوق کن..
چون خیلی دوستت داره ....
سکوت یه زن خیلی معنی داره .....
یعنی:
خسته شده ...
دیگه کم آورده...
دیگه تموم شده ...
یعنی نا امیــــد شده .....
اگه مردی..
اگه عاشقشی...
قدر مهربونیاش رو بدون..
بزار از ابراز عشقش به تو انرژی بگیره ....
بزار واست بخنده و تو بهش بگو که عاشقِ خنده هاشی .....
بهش بگو چقدر دوسش داری .....
زن به همین راحتی آروم میگیره .....
تو فقط یه کم مــــرد باش ...
حجابــــ
احترام به حرمت های الهی ست
و
چادر - حجاب برتر -
بله ی بلند من است به یکتا معشوق عالم، به خدای مهربانم
کمی فکر کن ...
تو با بی حجابی به چه کسی بله می گویی؟
ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﮐﻠﺒﻪ ﺩﻧﺠﯽﺳﺖ که در نقشه خود
ﺩﻭ ﺳﻪ ﺗﺎ ﭘﻨﺠﺮﻩ روب خیابان دارد
ﮔﺎﻩ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ عجین است و
ﮔﻬﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﯾﻪ،گاه خشک است
ﮔﻬﯽ ﺷﺮ ﺷﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺩﺍﺭﺩ،
ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺣﺎﻟﺖ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ چشمان توست
ﮐﻪ ﺩﺭ آﻥ
ﻗﻮﺱ ﻭ ﻗﺰﺡ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﺩﺍﺭد،
ﺯﻧﺪﮔﯽ
آﻥ ﮔﻞ ﺳﺮﺧﯽ ﺍﺳﺖ ک تومی بویی
ﯾﮏ ﺳﺮآﻏﺎﺯ ﻗﺸﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖ،
ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺩﺍﺭد
زندگی کن
ﺟﺎﻥِ ﻣﻦ سخت نگیر
ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ﺟﻬﺎﻥچند صباحی گذر است
ﻗﺼﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎ برگی از
ﺩﻓﺘﺮ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﺑﻘﺎﺳﺖ
ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺷﮑﻨﺪ ...گل اگر می میرد
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩرنگ خزان میگیرد
ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ؛
ﺟﺎﻥ ﻣﻦ
ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﮐﻮﭺ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻠﭽﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ
ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻮﺗﺎﻫﯽ
زن، زندگیـست
و
مـرد، امنیت
و چه خوب می شود وقتی
مـردی تمامِ مردانگیش را خـرجِ
امنیتِ زندگیـش کُند
و چه زیبـا می شود وقتی
زنی تمامِ زندگیش را خرج
غرورِ امنیتش کُند ...
دوتا دیوونه باهم دیگه چی میشه....
دیوونه خونه...
هدیه ام از تولد
گریه بود
خندیدن را
تو به من آموختی
سنگ بوده ام
تو کوهم کردی
برف می شدم
تو آبم کردی
تو خانه دریا را نشانم دادی
می دانستم گریه چیست
خندیدن را
تو به من هدیه کردی
براے زندگے نہ سقف مے خواهم نہ زمین...
نقشه ے جغرافیایے دستانت
برایم ڪافیست...